محل تبلیغات شما
تو همان ، لکنت پنهان شده در حرف منی یا همان دلهره ی شیرینی که به لب ، نغمه ن می آیی تو همان عشوه ی آهویی که دست صیاد ز صیدش لرزید آفتابی که شعاع گرمش بر دل و جان نشسته عمری ست تو دعایی که به رغم دوری با توکل و تفضل ، بر لب همچو بوسه ، اجابت گردید تو همان شعشعه ی نوری که از فراسوی زمان ، بر دل تیره و تار، لغزیدی خرّم

دلتنگت که می شوم✍

نامه های گم شده 11✍

فریاد دوستت دارم❤

، ,تو ,ی ,لب ,دل ,شعشعه ,تو همان ,، بر ,که به ,بر دل ,، اجابت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها